مجموعه نوشتارهایی از پژوهشگران و خاورشناسان پیرامون هنر و معماری اسلامی در کتاب "معماری اسلامی"
کتاب «معماری اسلامی» بر اساس دو مقولهٔ سیر تاریخی و تفکیک منطقهای، تهیه، گردآوری و ترجمه شده است. در ترجمه این کتاب با توجه به نیاز جامعه به مجموعهای نسبتاً جامع در زمینهٔ «معماری اسلامی» از منابع مختلفی استفاده شده و مطالب بهصورت مکمل یکدیگر انتخابشدهاند. ابتدا منابع مختلف موجود بررسیشده و سپس تا حد ممکن، با توجه به سندیت مطالب ارائهشده –نداشتن تعصبات فردی خاص نویسنده و گویایی و شفافیت زبان مطالب- بخشهایی انتخاب شده است. در برخی از موارد، یک مطلب در خصوص یک دورهٔ زمانی یا یک منطقه مشخص، در چند منبع آمده بود که یکی از آنها، با توجه به ویژگیهای مذکور، انتخاب و ترجمه شده. به بیان مترجم آثاری که مورد بررسی قرار گرفتهاند الزاما توسط معمار مسلمان ساخته نشدهاند. برخی از آثار توسط مسلمانان برای مسیحیان و یهودیان ساخته شده و برخی توسط دیگران برای مسلمانان ساخته شدهاند و بر هنر اسلامی یا معماری اسلامی و تاثیرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی مرتبط بودهاند.
مباحثی که در این کتاب مطرح میشوند:
هنر و فرهنگ در جهان اسلام
معماری اسلامی به عنوان یک زمینه تحقیق تاریخی
مساجد
تزئینات ساختمانی
معماری عراق، ایران، مصر، در دوره عباسیون
معماری افریقای شمالی
معماری تونس و مصر
معماری فاطمیون
معماری آسیای صغیر
معماری ایرانی در دوره صفویان و قاجاریان
معماری در عصر جدید
معماری امپراتوری عثمانی
در ابتدای هر فصل، پس از ذکر عنوان فصل، نام نویسنده نیز ارائه شده است.
در یکی از نوشتارهای این مجموعه مقاله میخوانیم:
«آنچه بخش داخلی مسجد شیخ لطفالله را از نمونههای سلجوقی آن (و از همه فضاهای داخلی معماری صفوی) مجزا میکند، تزیینات کاشیکاری نفیس آن است. نوک گنبد با اشعههای خورشیدمانندی پُر شده که از آن زنجیرههای قاببندی پر از موتیفهای گیاهی شکل گرفته و با انحنای گنبد حجم آن بیشتر شده است. نوری که از طریق پنجرهها میتابد، در مقابل سطوح لعابدار میدرخشد. ازاره و بعضی از قسمتهای دیوار بالایی، با کاشیهای رنگی به شکل طرحهای قالی پوشیده شدهاند. موزاییک کاشیها که سطوح ناصافشان نور را پخش میکند، از سطوح صاف مجزا شدهاند. این معماری و تزیینات آن قدر ظریف و نفیس هستند که صنعتگران آن در کتیبهها ذکر شدهاند. معمار این بنا، محمدرضا نام داشته که پسر استاد حسین، معمار اصفهانی بود. کتیبهها توسط خطاطان سلطنتی، علی رضایی عباسی، طراحی شدهاند. کاربرد دقیق این ساختمان نسبتاً مبهم است. در کتیبه بخش پایه ساختمان روی ورودی، این بنا مسجد خوانده شده است، اما این ساختمان فاقد قسمتهایی چون حیاط، سرسراهای کناری، ایوان یا مناره است. پلان آن بیشتر هماهنگ با سنت ایرانی آرامگاههای بزرگ گنبددار است، اما شخصی که در اینجا دفن شده باشد، شناخته نشده است. برخی از کارشناسان آن را یک نمازخانۀ سلطنتی میدانند، اما این نوع ساختمان در معماری ایران شناختهشده نیست و این مسجد مقابل کاخهای خانواده سلطنتی قرار دارد.»
مترجم: اکرم قیطاسی
انتشارات سوره مهر
منبع: مرکز معماری اسلامی